من با افتخار یک محارب ، مرتد، برانداز رژیم، مبلغ علیه نظام جمهوری اسلامی هستم!

 پاینده ایران,مرگ بر وطن فروشان تجزیه طلب

۸ دی ۱۳۸۸

خطاب به نمایندگان مجلس جمهوری اسلامی ایران!



بعد از این بر وطن و بوم و برش باید رید
به چنین مجلس و بر کّر و فرّش باید رید

به حقیقت درِ عدل، ار درِ این بام و در است
به چنین عدل و به دیوار و درش باید رید

آن‌که بگرفته از او تا کمر ایران گُه
به مکافات الی تا کمرش باید رید

پدر ملت ایران اگر این بی پدر است ( خامنه ای!)
بر چنین ملت و روح پدرش باید رید

به مُدرس نتوان کرد جسارت اما
آن‌قدر هست که بر ریش خرش باید رید

این حرارت که به خود احمد آذر دارد
تا که خاموش شود بر شررش باید رید

شفق سرخ نوشت آصف کرمانی مرد
غفرالله کنون بر اثرش باید رید

آن دهستانی بی مدرک تحمیلی لُر
از توک پاش الی مغز سرش باید رید

گر ندارد ضرر و نفع مشیرالدوله
بهر این ملک به نفع و ضررش باید رید

ار رَود موتمن‌الملک به مجلس گاهی
احترامن به‌ سر رهگذرش باید رید


شعر: میرزاده عشقی

سال نو بر همه شما مبارک !

سال نو را به همهء شما دوستان تبریک میگویم و تبریک ویژه برای مسئولین سایت وزین و زیبای ایرانیان انگلستان؛ و تبریک ویژه تر برای دوستان عزیز که عضو این سایت هستند. برایتان سالی پر از خوبی آرزو میکنم!

لطفاً روی عکس کلیک کنید!




۷ دی ۱۳۸۸

جمهوری اسلامی؛ آری یا نه!

بعد از گذشت سه دهه، مجدداً به نقطه ای رسیدیم که باید از خود سوال کنیم؛ آیا 30 سال تجربهء داشتن یک حکومت منحصر به فرد و یکی یک دانه، در تاریخ بشریت برای مملکتمان باعث افتخار است یا سرافکندگی؟!
سه دههء پیش سوال سفسطه آمیز اسلامیست ها ( اسلامیون!) ملت ایران را فریب داد. جمهوری اسلامی آری یا نه! ملتی که مشروطیت را با همهء خاطرات تلخ پشت سر گذاشته بود و از انقلاب سفید گذر کرده بود. در آن زمان، با پیشنهاد این دو گزینهء آری یا نه، برای یک سوالی که به صورت تنها راه چاره به ملت پیشنهاد شده بود؛ همهء اقشار سیاسی اعم از کمونیست و توده ای و مجاهدین و پیکاری ها و چریکهای فدایی و..... را در وضعیتی قرار دادند که خواه یا ناخواه، چاره ای از رای «آری» به جمهوری اسلامی نداشته باشند ( در نظر داشته باشید که رای نه، در آن شرایط یعنی بلی گفتن به حکومت پهلوی، و ملتی که همهء سدهای پشت سرش را خراب کرده بود، راهی برای برگشت نداشت.)
حال با باز شدن صورت مسئله و داشتن بیش از 30 سال تجربه؛ در مملکتداری رهبران و سران جمهوری اسلامی؛ جا دارد تا بار دیگر همان سوال و گزینه های اشتباه از ملت سوال شود.
جمهوری اسلامی: آری- نه!

۱ دی ۱۳۸۸

شعری زیبا در وصف حال ملت ایران؛ در ماه نامبارک محرم!




برای بزرگتر دیدن عکسها،
لطفاً روی آنها کلیک کنید!



















۳۰ آذر ۱۳۸۸

یکی دیگر از اشتباهات این عالم ربانی، آیت الله منتظری!



آیت الله منتظری مردند و رفتند و یک یادی از خود برای ما باقی گذاشتند بعلاوهء چند کتاب و نظریات اسلامی. طبق گفتهء قدیمی ها، پشت سر مرده، غیبت کردن خوبیت ندارد! اما ایشان قبل از مرگشان باید به خیلی چیزها اعتراف میکردند که نکردند!!!
( مثل :قضیهء شهروند بودن بهاییان یا اشتباه حمله به سفارت آمریکا و یا اشنباه بودن نظریهء ولایت فقیه، که خودشان پایه گذار این نظریه بودند و یا حتی اشتباه بودن نام و صفّت "جمهوری اسلامی" برای کشور ایران! که خودشان این نام را انتخاب کردند و تا آخرین لحظهء زندگی به این نام "اعتقاد" داشتند و از این نام دفاع میکردند!......)
حالا شاید ملت از ایشان نخواستند ( به علت اسطوره پروری!) یا ایشان یادشان رفت که بگویند! یا اینکه اصلاً این مسائل را قابل ندیدند که بگویند و یا اینکه فرصت نشد و......
قضیه این است که آیت الله منتظری کسی بودند که در همان دههء 60 معروف که کلی اعدام صورت گرفت فرمود: ائمهء نماز جمعه باید اسلحه در دست بگیرند و این نشانهء این است که تا زمانی که اسلام را به جهان صادر نکردیم اسلحه را بر زمین نخواهیم گذاشت!! و همینطور کسانی که ضد ولایت فقیه هستند بدانند که ما آنها را راحت نخواهیم گذاشت و.....
این هم یکی دیگر از اشتباهات بزرگ ایشان بود که باعث ترویج خشونت و تحجر بیشتر، در جامعه شد! بعلاوهء اینکه ملت ایران ( من و تو دوست عزیز) در دنیا به عنوان تروریست شناخته شدیم! امیدوارم دوستان مخالف جای فحاشی و فرافکنی ( و تهدید به مرگ و....) کمی فکر کنند. همین!
برای بزرگتر شدن عکس روی آن کلیک کنید



۲۹ آذر ۱۳۸۸

به بهانهء درگذشت آیت الله منتظری



بدون تعارف آیت الله منتظری هم یک آخوند بود که نقش بسزایی در نابودی زندگی میلیونها ایرانی و همچنین کشور ایران را داشت. از مرگش خوشحال نیستم و شادی نمیکنم؛ اما جایی برای دلسوزی و گریه هم نمیبینم!

32 سال است که صدای زیبای خواننده های "زن" مملکتم را نشنیدم.
32 سال است که خیلی چیزهایی را که دوست داشتم تجربه کنم، به واسطهء اسلام آقای منتظری و نظراتش؛ حرام یا نجس و یا .... خوانده شد و آزادی انتخاب را از من گرفتند!
32 سال است که خواهر و مادرم مجبورند با روسری و چادر بیرون بیایند و تازه با همین وضعیت و پوشش اسلامی هیچ گونه امنیتی ندارند.
جمهوری اسلامی ایی که تا لحظهء آخر زندگی ایشان مورد تایید شان بود ( آیت الله منتتظری )؛ طبق گفتهء خود سران مملکت، حتی از بی بندبار ترین ( اصطلاح مسلمانها!) کشورهای دنیا هم فاسد تر و بی بند و بار تر از آب در آمد!
32 سال است که ایران بر اساس نظریهء آیت الله منتظری اداره میشود و 32 سال است که طبق خواست ایشان جمهوری اسلامی صاحب مال و جان و ناموس ملت ایران است!
ایشان بالاخره بعد از این همه مدت؛ چندی پیش اعلام کردند بهاییان باید حق و حقوق شهروندی داشته باشند! و بخاطر این مورد تقدس طرفدارانش قرار گرفت. آیا حق و حقوق شهروندی بهاییان اینقدر مسئلهء ناچیز و کوچکی بود که آقای منتظری در آخرین سالهای عمرشان به خاطر آوردند؟!
یا ایشان همین چند ماه پیش فرمودند: تسخیر سفارت آمریکا کاری اشتباه بود و من طلب بخشش میکنم!
کسانی که یقه های خود را پاره میکنند و خود را به درو دیوار میکوبند و رگهای گردنشان از حرفهایم، ورم میکند، بدانند که این آیت الله هم مثل دیگر آیت الله ها بود و تنها فرقش با آنها در شجاعتش بخاطر پذیرفتن بعضی از اشتباهاتش بود که به واسطهء آن اشتباهات، سرنوشت من و نسلم به نابودی کشیده شد و چندین نسل دیگر به تباهی و پوچی رسیدند! که همین باعث میشود تا من هم خورده احترامی برایش قائل باشم نه بیشتر!
اگر برای اشک ریختن بر جسد بی جان این آیت الله بهانه ای می خواهید، توصیه میکنم همان بهانهء بین بد و بدتر را انتخاب کنید.
دلم برای هرزه علفهای باغ کال پرست میسوزد! رسیده ها ما بودیم که فنا شدیم

در این زمانه بی هیاهوی لال پرست
خوشا به حال کلاغان قیل و قال پرست

چگونه شرح دهم، لحظه لحظه خود را
برای این همه ناباور خیال پرست

به شب نشینی خرچنگ های مردابی
چگونه رقص کند ماهی زلال پرست

رسیده ها چه غریب و نچیده می افتند
به پای هرزه علف های باغ کال پرست

۲۷ آذر ۱۳۸۸

جنبش رهبران جمهوری اسلامی ایران در مستراح!



این عمل من یک عقیدهء کاملاً شخصی بود و هست هیچ ربطی به جنبش سبز و هیچ سازمان یا ارگان سیاسی و..... ندارد. من فقط یک ایرانی ام و آزادی مملکتم را آرزو میکنم.


من عکس خمینی دجال؛ خامنه ای ملعون، و محمود خالی بند رو پاره کردم ولی آتش نزدم! چون آتش، مظهر پاکی و روشنایی است و در نتیجه قابل احترام است. خلاصه درنهایت؛ ریختمشون توی مستراح. آخه ما چه گناهی کردیم که اینقدر باید متفاوت از دیگر مردم دنیا و دیگر کشورهای دنیا باشیم؟!! اگرما جمهوری اسلامی رو نخوایم، باید کی رو ببینیم؟! می خواهید بگید که از آتش زدن عکس هاتون خیلی ناراحت هستید؟!!!!!
شما اینقدر بی وجود و بی ریشه و بی اصل و نصب هستین که این کارها بر شما هیچ تاثیری نداره که هیچ، تازه توی دلتون هم به ریش ملت میخندین! شما ( پاسدار ها و بسیجی های مردم ستیز، نیروی سایبری سپاه، سران جمهوری اسلامی و تئوریسین هاش و همهء طرفداران بی وجود جمهوری اسلامی و.....!) ناموس ندارید و بی شرف و بی وجدانید. آخوند دوزاری که تا دیروز میرفتی پای منبر و به جای اون اراجیف، ملت ایران بهت چای خشک و نون میدادند، حال نشستی روی پول و نفت و جان و مال و ناموس ملت، آتش زدن عکست برات توهین شده؟! مفت خور دجال! بدبختها نفسهای آخرتون رو دارید میکشید. هم عکستون رو پاره میکنیم و هم.......
نابود با حکومت ننگین جمهوری اسلامی. زنده باد آزادی


۲۵ آذر ۱۳۸۸

پاره کردن امام خمینی و آیت الله خامنه ای و توهین به مقدسات!



تصمیم گرفتم در اولین فرصت امام خمینی؛ و آیت الله خامنه ای رو همزمان در یک مراسم ویژه با حرکاتی موزون پاره کنم و به آتش بکشم. خیلی کنجکاو شده ام که ببینم بعد از توهین به مقدسات چه اتفاقی می افتد! فیلم مراسم مورد نظر رو حتماً در این وبلاگ می گذارم تا شما رو هم در این شادی شریک کنم!

۲۴ آذر ۱۳۸۸

در رابطه با فیلتر شدن وبلاگ آنتی اسلام در ایران

نزدیک به یک ماه میشود که گویا وبلاگ آنتی اسلام در ایران عزیزمان فیلتر شده است. باید خدمت آن دسته از مزدورانی که با ساطور و و کنده ای خون آلود بر گذرگاه ها به قصد سانسور اطلاعات می آیند عرض کنم، خیلی راحت وبلاگ دیگری را تدارک دیدم که به موازات این وبلاگ عمل میکند و همهء مطالبی را که اینجا مینویسم در عرض یک دقیقه آنجا هم منتشر میکنم. اما توصیه ای به شما مزدوران جمهوری ننگین اسلامی دارم: از این به بعد، به ازای هر بار سانسور از جانب شما، تعداد وبلاگها را به صورت تصاعدی افزایش میدهم. به این معنی که، اگر یک وبلاک را بستید 2 وبلاگ متولد میشود. 2 وبلاگ را بستید 4 وبلاگ متولد میشود. و 4 تا به 16 تا و......... ایمان داشته باشید من ساکت نمی نشینم و تا نفس آخر هرجای دنیا که باشم شما را راحت نمیگذارم.
نابود باد جهل و نادانی/ زنده باد خِرد و آگاهی


آدرس جدید وبلاگ آنتی اسلام برای ایرانیان داخل کشور عزیزم ایران:

http://iraanpaad.blogspot.com/

۲۳ آذر ۱۳۸۸

توهین به مقدسات!

نمی دانم دقیقاً از چه زمانی این جملهء « توهین به مقدسات » باب شد و روی زبانها افتاد! اما چیزی که مسلم است؛ هر کسی که اولین خدا را معرفی کرد و اولین پیامبر بود از این جمله استفاد کرده تا در مقابل مخالفانش، از عقیده اش دفاع کند. بعد از آن راه برای قشر روحانیون، در همهء دورانها و قرنها، باز شد، تا بتوانند از این جمله استفاده های شخصی کنند.
در سدهء 16 و 17 گالیله در تائید نظر کوپرنیک مبنی بر ثابت نبودن زمین و گردش آن به دور خورشید باعث شد تا از سوی کلیسا مورد بازجویی و تفتیش عقاید قرار بگیرد.
چون نظریهء او مخالف نص کتاب مقدس بود و آن را زیر سوال میبرد!! وی مجبور به امضای توبه نامه‌ای با این مضمون شد: «در هفتادمین سال زندگی در مقابل شما به زانو درآمده‌ام و در حالی که کتاب مقدس را پیش چشم دارم و با دستهای خود لمس می‌کنم توبه می‌کنم و ادعای خالی از حقیقت حرکت زمین را انکار می‌کنم و آنرا منفور و مطرود می‌نمایم.»
یا اینکه آلفرد نوبل که به گردن بشریت کلی حق دارد و اصلاً لازم به توضیح نیست که این شخص بزرگ که بوده یا چه کرده و.... به جرم توهین به مقدسات، بعد از مرگش، تنها نمایشنامه ای را که نوشته بود آتش زدند!!!! ( 1900 میلادی)
و هنوز که هنوزه نه تنها در کشورهای عقب افتادهء اسلامی، بلکه در کشورهای جهان اول این به اصطلاح اَنگ در بعضی موارد برای سرکوب و سانسور بکار گرفته میشود و واقعی ترین حقایق را، به دلیل توهین به مقدسات زیر سوال میبرند و بشریت را از آگاهی محروم میکنند، تا به اهداف خود برسند.
در اینجا یک سئوال بی جواب همیشه برای من بوده و هست که چرا مقدسات!!!!!!!!!!! اگر خدایی وجود دارد و قابل پرستش است، این اوست که تنها مقدس است و با لفظ واژهء مقدسات وجود او نیز زیر سوال میرود! آیا توهین به یک شخص روحانی می تواند توهین به مقدسات باشد؟ آیا توهین به کتاب آسمانی یا پیامبران میتواند توهین به مقدسات باشد؟! این چه خدایست که برای توهین به کتابش یا پیامبرش و یا حتی خودش، دستور قتل یا سانسور میدهد؟! خدای مهربان شما این است؟! یک فرزند وقتی به پدر و یا مادرش توهین کند، علی رقم دلشکنی والدینش، بعد از کوتاه زمانی، پدر و مادر فرزندشان را در آغوش میگیرند و او را میبوسند و همه چیز به همی سادگی تمام میشود! چرا خدای شما اینقدر ظالم و کینه توز است که حتی برای اینکه به یک رهبر یا به امامان شما توهین میشود، و یا حتی عکس کسی را پاره میکنند، توهین به مقدسات شده است!!
امیدوارم روزی جواب سوالم را دریابم.

۱۹ آذر ۱۳۸۸

سالروز جهانی حقوق بشر را به ایراندوستان عزیز تسلیت میگویم!

بعد از 32 سال، انقلابی ( شورش!) که به بهانهء احیای حقوق بشر در ایران صورت گرفته بود، تبدیل به حکومتی شد که ظالمانه ترین و دیکتاتور ترین حکومت در تاریخ بشریت لقب گرفت. امروز جمهوری ننگین اسلامی ایران، این زالوی خون آشام که به خون ملت ایران زنده است، با شدت هر چه تمام تر همهء قوانین حقوق بشر را زیر پا میگذارد. هموطنان ما در زندانهای دژخیم جمهوری اسلامی زیر شکنجه های قرون وسطی ای جان می سپارند. زنان در ایران اسلامی هیچگونه حق و حقوق اجتمایی ندارند و دانشجویان؛ مبلغان علیه نظام و براندازان رژیم خوانده میشوند. کارگران با شرف ایرانی که با گوشت و پوست و خون جگر زندگی فقیرانه ای را تدارک دیده اند، بدون حقوق ماهانه، برای تکه ای نان اعتراض میکنند و در آخر شلاق نصیبشان میشود. دیگر ادیان کافر خوانده می شوند و به دستور دولت خانه هایشان ویران میشود و آوارهء کشورهای دیگر میشوند. و همهء این داستانها در حالیست که بیش از 2500 سال پیش کورش کبیر از همین کشور ایران برای اولین بار در دنیا منشور حقوق بشر را پایه گذاری و تدوین کرد تا امروز همهء مردم دنیا در آسایش و آرامش زندگی مسالمت آمیزی داشته باشند و شوربختانه ما ملت ایران، در حسرتش آواره ترینیم ( حقوق بشر!). جمهوری اسلامی دشمن کورش کبیر و اهداف ایشان است. و برای نابودی تاریخ و تمدن ایران آمده است. اما همانطور که همیشه پایان شب سیه سپید بوده است، باید منتظر بود که همین روز ها بالاخره حق به حقدار برسد و بار دیگر بعد از 32 سال شاهد اجرای قوانین حقوق بشر در مملکت عزیزمان باشیم.

۱۶ آذر ۱۳۸۸

یکی دیگر از شکنجه گاههای رژیم خونخوار جمهوری اسلامی شناسایی شد!

اینجا ایران است و شما فریادمان را از ایران می شنوید


یافت شدن بزرگترین و پنهانی ترین شکنجه گاه رژیم در شهر تهران


ایران یاران ، به گونه ای گسترده این پیام را پخش نمایید


ایرانیان، برای رهایی زندانیان در بندمان بکوشید


از هم میهنان بیرون از کشور خواهشمندیم این پیام را به زبان کشوری که در آن هستید برگردانده و برای ارگانها و سازمانهای جهانی بفرستید.
هم میهنان به آگاهی می رساند بنابر کوشش ایراندوستان آزادی خواه برای یافتن زندانهای پنهانی رژیم ننگینتر از ننگین اسلامی ، بزرگترین شکنجه گاه پنهانی رژیم ددمنش اسلامی در تهران یافت شد.




این بازداشتگاه بالاتر از میدان هفت تیر می باشد و ساختمانیست که بی گمان بیشتر شهروندان تهرانی آنرا دیده اند ولی هیچکس گمان نبرده است این ساختمان که از چند سا پیش هیچگونه رفت و آمد و خرید و فروشی در آن انجام نمی شود چیست. در سال پیش نماسازی و نوسازی این ساختمان آغاز شد و به گونه ای زیبا که درون چرکینش را پنهان سازد آذین شد و در زمستان سال گذشته این کار به پایان رسید ولی تا امروز هیچگونه کار بازرگانی مردمی یا هرگونه کار دیگری مگرشکنجه ایرانیان در آن انجام نمیشود. نوسازی این ساختمان از این رو بود که همگان گمان کنند این ساختمان برای نمونه بناست فروشگاه شهروند یا چنین چیزی بشود. در بالای پشت بام بلند آن سه دیش ماهواره ای بزرگ و کوچک از سوی ناجا ( شکنجه گران جمهوری اسلامی!) کارگزاری شده که یکی در نمای جنوبی که به سختی دیده می شود و دو دیگری درنمای شمالی آن می باشند
.








دوربینهای گردان با برد بالا نیز در دور تا دور آن کار گذاشته شد. و در درگیریهای گسترده مردم دلیرمان در میدان 25 شهریور(هفت تیر پیشین) ، فیلمهای همین دوربینها بودند که از سیمای سیاه رژیم بخش شد. از یکی از کوچه های کناری ساختمان نیز راهی برای پارکینگ آن می باشد. ایراندوستان عزیز در ماه گذشته به گونه شبانه روزی این ساختمان را زیر دید خود داشتند ولی حتی یک بار هم از هیچکدام از راههای روی زمین به آن محل رفت و آمدی انجام نشد و اینکه پی بردند که بویژه شبها مزدوران رژیم در کوچه های گرداگرد آن گشت زنی می کنند
.






در این ساختمان چی می گذرد؟


بنابر کاوش شبانه روزی ایراندوستان، که آرمنشان آزادی زندانیان بی گناه و همچنین رهایی ایران عزیز از چنگال دژخیم خون آشام جمهوری اسلامی است،در این ساختمان در روی زمین هیچگونه رفت و آمدی وجود ندارد ولی در زیر آن پهنه گسترده ای از راهها و زندان و شکنجه گاهی بزرگ ساخته شده است. آنگونه که آگاه شدیم این زندان گنجایش نگهداری 300 زندانی در زمانهای کوتاه و شکنجه شبانه روزی آنان بدون آنکه فریادشان به روی زمین برسد را دارد. گرچه نمای جلویی ساختمان کور و بدون دید است، ولی برخی شبها در پنجره های پشتی چراغها روشن و خاموش می شوند که نشان از آمد و شدی در درون ساختمان نیز هست.
درست در زیر این ساختمان تونل متروی تهران از ایستگاه هفت تیر به ایستگاه تخت طاووس (مفتح) می باشد و این تونل در این میان دارای راههای بسیاری که به همین خواسته از سوی رژیم ساخته شده است می باشد. راههایی که این شکنجه گاه را به سراسر تهران و بویژه به گمان بسیار به زندانهای بزرگی چون اوین نیز پیوند میدهد. رژیم اسلامی می تواند با دور بودن از دوربینها و هیاهوی آشکار شدن این ددمنشی ، بر سر زندانیان و مردم بی گناهمان هر چه می خواهد بیاورد و جابجایی زندانیان یا پیکره پاره پاره آنها از همین تونلهای ترس زیرزمینی ، انجام شدنی است. و همچنین با آشکار شدن و لو رفتن این زندان ، با شتاب تونلهای دسترسی به آن را کور کرده و از درون ساختمان نیز هر گونه دسترسی به زمین را ببندد. چنین زندانهایی که با بهره گیری از تونلهای مترو ساخته می شوند در شهرهای دیگر مانند تبریز نیز می باشند
.
این اطلاعات فوق محرمانه را، ایراندوستان بنابر اطلاعاتی که به یاری چند تن از گماردگان رژیم، که در دل آرزوی سرنگونی فرماندهان خود را دارند بدست آورده اند ، 3 بند زیر زمین این ساختمان بزرگترین شکنجه گاه رژیم اهریمنی اسلامیست و در این چند ماهه شمار بسیاری از ایرانیان را در آن شکنجه داده و کشته اند. در زمانی که روزانه هزاران زن و مرد از پیاده روی دل انگیز! جلوی این ساختمان می گذرند ، جوانان و زنان و مردان ایرانی در زیر این ساختمان با بدترین و بدترین شکنجه ها روبرو هستند. زنان و مردانی که آرزوی شنیدن فریادهای کمک کمک خود را از سوی ما دارند. رفت و آمد مترو ولرزش پدید آمده از آن نیز خود گونه ای از شکنجه ای دردناک برای دربندشدگانمان است و اینکه این بهترین جا از دید رژیم شوم اسلامی برای شکنجه گاه است
.
شکنجه گاه که گمان می کردند تا سالهای سال پا برجا خواهد ماند و رسوا نخواهد شد. ولی ماه هیچگاه پشت ابر نمی ماند
.







ایرانیان عزیز ، سازمانهای آزادی خواه ، فعالان حقوق بشر، روزنامه نگاران عزیز

که خود در گرداب رژیم هستید ولی در دل با مردم ،

در این ساختمان جوانانمان را پاره پاره می کنند


همه و همه باید و باید برای آزادی جگر گوشه هایمان بکوشیم
نگذاریم فریاد درد و شکنجه زندانیانمان نا شنیده، خاموش شود.

اطلاع رسانی تنها راه و بهترین راه سرنگونی رژیم

منفور جمهوری اسلامی است. ددمنشان جمهوری اسلامی باید هر روز در همهء مجامع بین المللی رسوا شوند

تا دریابند که جایی در این مملکت آریایی ندارند

زنده باد آزادی.
.

.

ایرانی خدایت آزاد آفرید ، آزاد باش

به امید پیروزی نیکی بر پلیدی


۱۵ آذر ۱۳۸۸

مسجد کجاتپه (تپه بزرگ)

مسجدی تازه تأسیس در مرکز آنکارا است، ساخت آن در 1967 میلادی آغاز و در 1987 از سوی بنیاد (وقف) دیانت وابسته به سازمان دیانت ترکیه به پایان رسید.

اهمیت مسجد در اینست که خطبه های نماز عید و سخنرانیهای واعظان آن از طریق شبکه تلویزیونی ویژه در همه مساجدآنکارا هم پخش می شود و دیگر اینکه تشییع جنازه و مراسم بزرگان و مقامات و شهدا نیز در این مسجد برگزار می شود............

راجع به این مسجد اگر توی اینترنت یک سرچ کوچکی کنید یک سری مطالب تکراری می بینید که چند خطش رو من همین بالا نوشته ام!! اما چیزی که برای من بسیار جالب بود و از دیدن آن تعجب کردم؛ اسم امام علی پیشوای شیعیان بر سقف گنبدی شکل این شاهکار معماری بود!! از داخل ساختمان مسجد، نامهای محمد، عمر، ابوبکر، عثمان و علی، با خط کوفی و رنگ طلایی حکاکی شده بود که زیبایی خاصی به معماری مسجد داده بود! از در چوبی مسجد که وارد شدم، به یکی از نماز گزاران گفتم: آیا میتونم از داخل مسجد عکس بگیرم؟! ایشان هم با علامت دست به من فهماند که: خیر! من هم ایرانی بازی ام گل کرد و اصلا اهمیتی ندادم ودرحالیکه دوربینم روشن بود و دریچهء لنز دوربینم رو باز کرده بودم، به خیال اینکه دارم زرنگی میکنم و از نمای داخل مسجد فیلم میگیرم؛ به آرامی توی مسجد تاب میخوردم و لنز رو به سمت بالا و اطراف میچرخوندم، غافل از اینکه دوربین روی وضعیت عکس بود، نه فیلم!!! خلاصه نشد که نشد! وقتی از مسجد بیرون اومدم، خوشحال از اینکه اولین کسی هستم که از داخل مسجد کلی فیلم گرفتم، دوربین رو چک کردم؛ و با تعجب و صورتی کش آورده دیدم که فقط یک عکس تار گرفتم!!! اما قول میدم سفر بعدی که برگرشتم آنکارا، تلافی کنم و کلی فیلم بگیرم

برای بزرگتر شدن عکسها، روی آنها کلیک کنید!








حق من، حق تو!



ماده ۱
تمام افراد بشر آزاد به دنیا می آیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند . همه دارای عقل و وجدان می باشند و باید نسبت به یکدیگر با روح برادری رفتار کنند.
ماده ۲
هر کس می تواند بدون هیچ گونه تمایز، خصوصا از حیث نژاد، رنگ ، جنس ، زبان، مذهب ، عقیده سیاسی یا هر عقیده دیگر و همچنین ملیت، وضع اجتماعی، ثروت، ولادت یا هر موقعیت دیگر، از تمام حقوق و کلیه آزادی هایی که در اعلامیه حاضر ذکر شده است، بهره مند گردد. به علاوه هیچ تبعیضی به عمل نخواهد آمد که مبتنی بر وضع سیاسی ، اداری و قضایی یا بین المللی کشور یا سرزمینی باشد که شخص به آن تعلق دارد. خواه این کشور مستقل، تحت قیمومیت یا غیر خود مختار بوده یا حاکمیت آن به شکل محدودی شده باشد.
ماده ۳
هر کس حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد .
ماده ۴
هیچ کس را نمی توان در بردگی نگه داشت و داد و ستد بردگان به هر شکلی که باشد ممنوع است.
ماده ۵
احدی را نمی توان تحت شکنجه یا مجازات یا رفتاری قرار داد که ظالمانه و یا بر خلاف انسانیت و شئون بشری یا موهن باشد .
ماده ۶
هر کس حق دارد که شخصیت حقوقی اش در همه جا به عنوان یک انسان در مقابل قانون به رسمیت شناخته شود .
ماده ۷
همه در برابر قانون، مساوی هستند و حق دارند بدون تبعیض و به مساوات از حمایت قانون برخوردار شوند.همه حق دارند در مقابل هر تبعیضی که ناقض اعلامیه حاضر باشد و بر علیه هر تحریکی که برای چنین تبعیضی به عمل آید به طور تساوی از حمایت قانون بهره مند شوند.
ماده ۸
در برابر اعمالی که حقوق اساسی فرد را مورد تجاوز قرار بدهد و آن حقوق به وسیله قانون اساسی یا قانون دیگری برای او شناخته شده باشد، هر کس حق رجوع به محاکم ملی صالحه دارد .
ماده ۹
هیچ کس را نمی توان خود سرانه توقیف ، حبس یا تبعید نمود .
ماده ۱۰
هرکس با مساوات کامل حق دارد که دعوایش به وسیله دادگاه مساوی و بی طرفی ، منصفانه و علنا رسیدگی بشود و چنین دادگاهی درباره حقوق و الزامات او یا هر اتهام جزایی که به او توجه پیدا کرده باشند، تصمیم بگیرد.
ماده ۱۱
الف)
هر شخصی كه به بزهكاری متهم شده باشد، بی گناه محسوب می‌شود تا هنگامی كه در جريان محاكمه ای علنی كه در آن تمام تضمين‌های لازم برای دفاع او تامين شده باشد، مجرم بودن وی به طور قانونی محرز گردد.
ب)
هيچ كس برای انجام دادن يا انجام ندادن عملی كه در موقع ارتكاب آن، به موجب حقوق ملی يا بين المللی جرم شناخته نمی‌شده است، محكوم نخواهد شد. همچنين هيچ مجازاتی شديدتر از مجازاتی كه در موقع ارتكاب جرم به آن تعلق می‌گرفت، دربارهء كسی اعمال نخواهد شد.
ماده ۱۲
هیچ کس در زندگی خصوصی، امور خانوادگی، اقامتگاه یا مکاتبات خود نباید مورد مداخله های خود سرانه واقع شود و شرافت و اسم و رسمش نباید مورد حمله قرار گیرد . هر کس حق دارد که در مقابل این گونه مداخلات و حملات ، مورد حمایت قانون قرار گیرد.
ماده ۱۳
الف)
هر کس حق دارد که در داخل هر کشوری آزادانه عبور و مرور کند و محل اقامت خود را انتخاب نماید.
ب)
هر کس حق دارد هر کشوری و از جمله کشور خود را ترک کند یا به کشور خود باز گردد.
ماده ۱۴
الف)
هر کس حق دارد در برابر تعقیب ، شکنجه و آزار ، پناهگاهی جستجو کند و در کشورهای دیگر پناه اختیار کند.
ب)
در موردی که تعقیب واقعا مبتنی به جرم عمومی و غیر سیاسی و رفتارهایی مخالف با اصول و مقاصد ملل متحد باشد، نمی توان از این حق استفاده نمود .
ماده ۱۵
الف)
هر کس حق دارد ، که دارای تابعیت باشد.
ب)
هیچ کس را تمی توان خود سرانه از تابعیت خود یا از حق تغییر تابعیت محروم کرد.
ماده ۱۶
الف)
هر مرد و زن بالغی حق دارند بی هيچ محدوديتی از حيث نژاد، مليت، يا دين با همديگر زناشويی كنند و تشكيل خانواده بدهند. در تمام مدت زناشويی و هنگام انحلال آن، زن و شوهر در امور مربوط به ازدواج حقوق برابر دارند.
ب)
ازدواج باید با رضایت کامل و آزادانه زن ومرد واقع شود .
پ)
خانواده رکن طبیعی و اساسی اجتماع است و حق دارد از حمایت جامعه و دولت بهره مند شود.
ماده ۱۷
الف)
هر شخص ، به تنهایی یا به صورت جمعی حق مالکیت دارد .
ب)
هیچ کس را نمی توان خود سرانه از حق مالکیت محروم نمود.
ماده ۱۸
هر کس حق دارد که از آزادی فکر، وجدان و مذهب بهره مند شود .این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و ایمان می باشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است . هرکس می تواند از این حقوق یا مجتمعاً به طور خصوصی یا به طور عمومی بر خوردار باشد.
ماده ۱۹
هر کس حق آزادی عقیده وبیان دارد و حق مزبورشامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن ، به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحظات مرزی، آزاد باشد .
ماده ۲۰
الف)
هر شخصی حق دارد از آزادی تشكيل اجتماعات، مجامع و انجمن‌های مسالمت آميز بهره مند گردد.
ب)
هیچ کس را تمی توان مجبور به شرکت در اجتماعی کرد.
ماده ۲۱
الف)
هر کس حق دارد که در اداره امور عمومی کشور خود ، خواه مستقیما و خواه با وساطت نمایندگانی که آزادانه انتخاب شده باشد شرکت جوید.
ب)
هر کس حق دارد با تساوی شرایط ، به مشاغل عمومی کشور خود نایل آید.
پ)
اساس و منشأ قدرتِ حکومت ، اراده مردم است . این اراده باید به وسیله انتخاباتی ابراز گردد که از روی صداقت و به طور ادواری ، صورت پذیرد .انتخابات باید عمومی و با رعایت مساوات باشد و با رای مخفی یا روشهای نظیر آن انجام گیرد که آزادی رای را تامین نماید .
ماده ۲۲
هر کس به عنوان عضو اجتماع ، حق امنیت اجتماعی دارد و مجاز است به وسیله مساعی ملی و همکاری بین المللی ، حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی خود را که لازمه مقام و نمو آزادانه شخصیت اوست با رعایت تشکیلات و منابع هر کشور به دست آورد.
ماده ۲۳
الف)
هر کس حق دارد کار کند، کار خود را آزادانه انتخاب نماید ، شرایط منصفانه و رضایت بخشی برای کار خواستار باشد و در مقابل بیکاری مورد حمایت قرار گیرد.
ب)
همه حق دارند که بدون هیچ تبعیضی در مقابل کار مساوی ، اجرت مساوی دریافت نمايند.
پ)
هركسی كه كار می‌كند حق دارد مزد منصفانه و رضايت بخشی دريافت دارد که زندگی او و خانواده اش را موافق شئون انسانی تامین کند و آن را در صورت لزوم با هر نوع وسایل دیگر حمایت اجتماعی، تکمیل نماید. ت) هر کس حق دارد که برای دفاع از منافع خود با دیگران اتحادیه تشکیل دهد و در اتحادیه ها نیز شرکت کند.
ماده ۲۴
هر شخی حق استراحت، فراغت و تفريح دارد و به ويژه بايد از محدوديت معقول ساعات كار و مرخصی‌ها و تعطيلا ت ادواری با دريافت حقوق بهره مند شود.
ماده ۲۵
الف)
هرکس حق دارد که سطح زندگی او ، سلامتی و رفاه خود و خانواده اش را از بابت خوراک ومسکن ومراقبتهای پزشکی و خدمات لازم اجتماعی تأمین کند و همچنین حق دارد که در مواقع بیکاری ، بیماری ، نقص اعضا ، بیوگی ، پیری یا در تمام موارد دیگری که به علل خارج از اراده انسان ، وسایل امرار معاش او از بین رفته باشد از شرایط آبرومندانه زندگی برخوردار شود.
ب)
مادران و كودكان حق دارند كه از كمك و مراقبت ويژه برخوردار شوند. همه کودکان چه براثر ازدواج و چه بدون ازدواج به دنیا آمده باشند ،حق دارند كه از حمايت اجتماعی يكسان بهره مند گردند.
ماده ۲۶
الف)
هر کس حق دارد که از آموزش و پرورش بهره مند شود. آموزش و پرورش لااقل تا حدودی که مربوط به تعلیمات ابتدایی و اساسی است باید مجانی باشد.آموزش ابتدایی اجباری است. آموزش حرفه ای باید عمومیت پیدا کند و آموزش عالی باید با شرایط تساوی کامل ، به روی همه باز باشد تا همه ، بنا به استعداد خود بتواند از آن بهره مند گردند.
ب)
- هدف آموزش و پرورش بايد شكوفايی همه جانبهء شخصيت انسان و تقويت رعايت حقوق بشر و آزادی‌های اساسی باشد. آموزش و پرورش بايد به گسترش حسن تفاهم، دگرپذيری و دوستی ميان تمام ملت‌ها و تمام گروه‌های نژادی يا دينی و نيز به گسترش فعاليت‌های ملل متحد در راه حفظ صلح ياری رساند. پ) پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش فرزندان خود نسبت به دیگران اولویت دارند.
ماده ۲۷
الف)
هر شخصی حق دارد آزادانه در زندگی فرهنگی اجتماع، سهيم و شريك گردد و از هنرها و به ويژه از پيشرفت علمی و فوايد آن بهره مند شود.
ب)
هر کس حق دارد از حمایت منافع معنوی و مادی آثارعلمی ، فرهنگی یا هنری خود برخوردار شود.
ماده ۲۸
هر کس حق دارد برقراری نظمی را بخواهد که از لحاظ اجتماع و بین المللی ، حقوق و آزادی هایی را که در این اعلامیه ذکر گردیده ، تامین کند و آنها را به مورد عمل بگذارد.
ماده ۲۹
الف)
هرکس در مقابل آن جامعه ای وظیفه دارد که رشد آزاد کامل شخصیت او را میسر سازد.
ب)
هر کس در اجرای حقوق و استفاده از آزادی های خود ، فقط تابع محدودیت هایی است که به وسیله قانون ، منحصرا به منظور تامین شناسایی و مراعات حقوق و آزادی های دیگران و برای مقتضیات صحیح اخلاقی و نظم عمومی و رفاه همگانی ، در شرایط یک جامعه دموکراتیک وضع گردیده است.
پ)
این حقوق و آزادی ها ، در هیچ موردی نمی تواند بر خلاف مقاصد و اصول ملل متحد اجرا گردد.
ماده ۳۰
هیچ یک از مقررات اعلامیه حاضر نباید طوری تفسیر شود که متضمن حقی برای دولتی یا جمعیتی یا فردی باشد که به موجب آن بتواند هر یک از حقوق و آزادی های مندرج در اعلامیه را ازبین ببرد ویا در آن راه ، فعالیتی بنماید.

۱۰ آذر ۱۳۸۸

عکسهای مزار مصطفی کمال پاشا ( آتاتورک ) دیدنی های آنکارا قسمت اول

امروز رفته بودم موزهء آتاتورک فقید. این بزرگ مرد همیشه برای من قابل احترام و دوست داشتنی بوده و هست. برای ما ایرانیان همیشه واژهء "سکولارسیم"؛ کشور "ترکیه" را تداعی میکند؛ تا جایی که این دواسم با هم مترادف شده اند وبا نام کشور ترکیه "آتاتورک" را به یاد می آوریم. با همان عصاهای زیبایش و کت و شلوار اتو کشیده و شیکش و سایر مشخصات ایشان که نامش به نیکی در تاریخ سیاست ثبت است. از زمانی که به محوطهء سنگ فرش شدهء این مکان پا میگذارید چند چیزمتقاوت به خوبی توجه هر بیننده ای را به خود جلب میکند! اول تمیز بودن ونظم بسیار زیاد در محوطه و نیروهای دژبان و نظامی که به حالت احترام مانند مجسمه هایی بی حرکت برای تزئین محوطه بکار رفته اند. بعد از آن سادگی، و بی زرق و برق بودن مزار آتاتورک. البته در باشکوه بودن آن هیچ حرفی نمیشود زد و جای شکّی نیست. اما اینجا خبری از گنبدهایی با جنس طلا یا درهایی ساخته شده از نقره و جواهر وجود ندارد همه چیز از سنگ و چوب است و سعی نشده که به اشیای گرانبها و طلا و چهل چراغهای آنچنانی و .... برای این مرد احترام خریداری کنند! بی اختیار یاد مرقد "قّده سرُّه" خودمون افتادم ( خمینی). در بیرون محوطه اصلی، تعدادی از ماشینها و قایق تفریحی و همچنین وسیلهء مخصوصی که با آن جسد آتاتورک را تشیع جنازه کردند نیز دیدنی بود! وقتی وارد محوطهء اصلی موزه شدم، تازه یادم اومد که این دید و بازدید تاریخ ترکیه سکولار برای من مجانی تمام شده و پولی جای دیدن این موزهء زیبا ندادم!!! و بلافاصله یاد کاخهای شاه فقید ایران افتادم که هم اکنون جمهوری ننگین اسلامی آنها را مصادره کرده و با اینکه دشمن قسم خوردهء سلطنت طلبها است و رژیم پهلوی را منفور می خواند، اما از ملت ایران برای دیدن کاخهای شاهنشاه محمد رضا پهلوی، پول بلیط دریافت میکند!!!! در موزه شاید بیشترین مطلبی که برایم جالب بود و عاشقانه توجه مرا جلب کرد، عکس رضا شاه کبیر شاه فقید ایران بود، که ایشان هم به گونه ای آتاایران ما هستند و خواهند بود. در زیر عکس، رضاشاه کبیر با دستخط بسیار زیبایی نوشته شده بود: «به رسم یادگار، تقدیم به برادر بزرگوارم مصطفی کمال پاشا. » میدونید به چی فکر میکردم؟! با خودم میگفتم: چقدر جالبه که یک سلطنت طلب با یک جمهوری خواه آنهم تقریباً در اوائل حکومتشان اینچنین برادروار همدیگر را دوست داشتند و به هم احترام میگذاشتند! با آنهمه تحجر و عقب ماندگی مذهبی در کشورهای نابود شدهء شان!! در موزهء آتاتورک، شاهد جزئیات زندگی آتاتورک خواهید بود. پیپ ها و چوب سیگارهای بسیار زیبای ایشان؛ کت و شلوارش حتی پاپیونها و کروات ها و..... عصاهایی که بسیار زیبا و منحصر به فرد بودند. برای مثال دوتا از آن عصاها مانند تفنگ قابلیت شلیک گلوله داشتند و عکس آتاتورک را در حال شلیک به مرغابی در هوا با عصایش نشان میداد. از دیگر چیزهای که بسیار جلب توجه میکرد؛ اتاق کار آتاتورک بود که در یک ویترین بسیار بزرگ برای نمایش عموم قرار داده شده بود. سگ تاکسیدرمی شدهء آتاتورک، همچنان وفادار به صاحبش کنار ماکت آتاتورک بی حرکت ایستاده بود......
برای بزرگتر شدن تصاویر؛ لطفاً روی آنها کلیک کنید

















































































ادامه دارد........
مکان بعدی؛ بزرگترین مسجد دنیا در آنکارا