دیروز جای شما بسیار خالی بود. ناگهان تصمیم گرفتیم کار را تعطیل کنیم و با چند تا از دوستان و همکاران به یکی از جزایر تفریحی در اطراف استانبول بنام Bouk Ada ( جزیرهء بزرگ) رفتیم. تقریباً 2 یا سه ساعت طول کشید که با یک کشتی مسافر بری به اونجا رسیدیم. کشتی مذبور از سه جزیرهء دیگر گذشت تا به مقصد رسید و در هر سه جزیره توقف کوتاهی برای سوار کردن و پیاده کردن مسافران داشت.
جزیره ای بسیار زیبا با چشم اندازهایی شگفت انگیز بود که هر بیننده ای از دیدن آن لذت میبرد.
نزدیکهای ظهر و هنگام نهار سه دختر خانمی که هر کدام بیشتر از16 یا 17 سال بنظر نمی رسیدند همراه با دوست پسر هایشان نظرم را جلب کردند. روابط جالبی با هم داشتند. هر کدام از این شش نفر ( دختر ها و پسرها) اخلاق بسیار متفاوتی داشتند. مثلاً یکی از خانمها مرتب شوخی هایی میکرد که باعث جلب توجهء دیگر دوستانش می شد و خانم دیگر مرتب به او تذکر میداد( البته با خنده) که آرام ترو منطقی بنظر میرسید و نفر سوم خانمی بسیار آرام و ساکت بود و مشخص بود که تابع جمع است. پسرها هم هرکدام یک جور بودند و هیچ گونه شباهت اخلاقی با هم نداشتند. حتی طرز لباس پوشیدنشا متفاوت بود. یکی با کت و شلوار و کروات، دیگری لباسهای اسپرت تی نیجری با موهایی که به طرز "فشن" آرایش شده بود و پسر سوم هم بسیار ساده و بی آلایش بنظر میرسید. اما نکته ای که بیشتر از همه چیز نظرم را جلب میکرد این بود که همهء آنها تقریباً در یک ردهء سنی بودند و همکلاسی بنظر میرسیدند!
بی اختیار یاد ایران و روابط دختر خانم ها در این سن و سال با آقایون افتادم. در ایران معمولاً دختر هایی که در سن و سال دبیرستان یا کمی بالاتر بودند بیشتر ترجیح میدادند تا با پسرهایی جا افتاده تر و مردهایی که سن و سالشان خیلی بیشتر از آنها بود معاشرت کنند و دوست شوند!
توی همین فکر بودم که ناگهان از یکی از دوستان همین سوال را پرسیدم!
چرا در ایران دختر خانمهایی که مثلاً 16 یا 17 سال سن دارند هیچ وقت با پسرهایی توی همین ردهء سنی دوست نمیشوند! و معمولاً پسرهای دبیرستانی هم با دختر هایی بسیار کم سن وسالتر روابط دوستی برقرار میکنند؟
هر کدام از دوستانم به موضوع جالبی اشاره کردند که همهء این نکات برای من آشنا بود اما تا آن لحظه به این جوابها فکر نکرده بودم:
1-علت اینکه در ایران دختران دبیرستانی و یا در آن ردهء سنی بیشتر به مردهای مسن تر از خودشان متمایلند؛ می تواند مسئلهء مالی باشد. اقایانی که سن و سال بیشتری ( مثلاً 30 سال) دارند معمولاً کار ثابتی در جامعه پیدا کرده اند از لحاظ مالی میتوانند دخترانی در سن و سال آنها را تامین کنند! ( مثلاً یک پسر 16 ساله در ایران، نهایتاً دوست دخترش را به سینما میبرد اما یک پسر 30 ساله از لحاظ مالی و مادی مانور بیشتری میتواند بدهد.)
2-در ایران بیشتِر پدرها و مادرها دو شغله و یا سه شغله هستند و برای کنترل فرزندانشان وقت بسیار کمی دارند
3-در ایران قوانینی که در رابطه با تجاوز به کودکان و یا رابطه با کودکان وجود داشته باشد بصورت مذهبی و دینی هستند نه بصورت مدنی و جهانی. مثلاً اگر در کشورهای پیشرفته آقایی با 30 سال سن رابطهء دوستی با دختر 16 یا 17 ساله ای بوجود بیاورد؛ یک " مجرم" است. و تحت پیگرد قانون قرار میگیرد و مجازاتی بسیار شدید دارد. حتی در همین ترکیه، با اینکه 90% مردم این کشور مسلمان هستند، قوانین دولتی عمدتاً منطبق بر قوانین حقوقی جهانی اعمال میشوند و خود من شاهد رابطهء یک پسر ایرانی با یک دختر 17 ساله بودم که به زندان شدن آن پسر گردید و .....
اما درجمهوری اسلامی ایران چنین نیست. چون این مملکت بر اساس قوانین حقوقی و جزایی اسلام اداره میشود و در مذهب اسلام دختر از سن 9 سالگی میتواند ازدواج کند. پس این مسئله بر روی روابط جنسی انسانهایی مسن با کودکان سرپوش میگذارد و حتی از آنان دفاع هم میکند!
4-علت دیگر جدایی دخترها از پسرها است. اگر پسرهای دبیرستانی و حتی پایین تر ( دبستانی) با دختر ها معاشرت داشته باشند؛ و از خصوصیات بدنی، روحی و .... هم مطلع باشند، هیچ گاه چنین فاصلهء سنی (در روابط دوستی نه ازدواج!) بین آنها نمی افتد و حتی در زمان ازدواج؛ این دو جنس مخالف، یعنی آقایان و خانمها، هم از لحاظ جنسی و هم از لحاظ روحی و هم از لحاظ آداب و معاشرت، یکدیگر را بیشتر میشناسند و بهتر درک میکنند.
و ..............................
رمز موفقیت «زیردریاییهای زرد»؛ «تد لاسو در ویارئال کار نمیکند»
-
باشگاه ویارئال واقع در شهری کوچک و صنعتی به همین نام است که با ۵۰ هزار نفر
جمعیت در شرق اسپانیا قرار دارد. با این حال به رغم کوچکی شهر، آکادمی باشگاه
ستاره...
۱ ساعت قبل
۱ نظر:
بنظر بنده مهمترین علتش مادی است که باعث می شود که دختران با پسران بزرگتراز خودشان رابطه برقرار کنند.
ارسال یک نظر